سي دي قبله گم کردن

روز سه شنبه   92/9/12

قبله گم کردن

اگر خوب نگاه کنیم دستور جلسه خلقت همین است که هر موجودی چقدر ظرفیت دارد و مسئولیت خودش را میپذیرد.خداوند میفرماید:انسان موجودی است که به رب خودش ناسپاس است.وقتی که انسان به یک نقطه ای میرسد، دیگر معبود خودش را هم فراموش کرده و قبله خود را گم میکند. در زندگی نیز کسانی هستند که کمک میکنند انسان به  یک جایگاهی برسد و با رسیدن به آن جایگاه و پیشرفت دیگر آنان را فراموش میکند و قبولشان ندارد.حتی گاهی در جهت تخریب آنها نیز قدم بر می دارد............

 

ادامه نوشته

لژیون لیدی جونز خانم ها جمعه مورخ 92/9/8

یک انسان چاق یا کسی که اندام درستی ندارد هیچ وقت با جسم خودش تعامل ندارد چون ارتباط درستی با تغذیه خودش نمی تواند برقرار کند و وقتی این توجه یا تعامل ، یا ارتباط نباشد ما بهره ای نخواهیم برد . همه چیزهایی که در کائنات هست نیازمند توجه است ؛ یکسری از خود اختیار دارند که هم نوع ما هستند و یکسری از خود اختیاری ندارند ؛ آنهایی که از خود اختیاری ندارند هر چقدر که بهشون توجه می شود همان مقدار توجه و احترام برگشت می خورد . ......................

ادامه نوشته

همسفر

ما همسفران در کنگره محبت را یاد می گیریم و زمانی که دچار قهر و نبخشیدن و دچار حس های آلوده می شویم یعنی اینکه یک جای کار ایراد دارد، همسفر در کنگره مسافر را به عنوان یک بیمار  باید بپذیرد و با او کنار بیاید و روبرویش نباشد 50 درصد از مسئله را حل کرده و 50 درصد باقیمانده هم باید ضعف های خودش را پیدا کند و در کنار مسافرش آنها را حل کند. و اگر مسافرم را نپذیرم و او را ترک کنم این مسئله به همین صورت باقی می ماند و باید این مسئله را من حل کنم...............

ادامه نوشته

تسلیم

 قبلا به این کلمه فکر نکرده بودم ،یعنی تا اون روز هیچ نظری در موردش نداشتم.تا روزی که یه اتفاق خیلی بدی برام افتاد.تا اون روز فقط از راهنمایم شنیده بودم که مسلمان یعنی تسلیم.و تا به اون روز هم تو زندگیم کاربردی نکرده بودم.صبح اون روز به راهنمام زنگ زدم و گریه کنان ماجرا را براش تعریف کردم.او فقط به من گفت نیم ساعت قبل از شروع جلسه، کنگره باش. توی کنگره خیلی باهام حرف زد ولی من فقط گریه میکردم و میگفتم نمیدونم باید چه کار کنم؟هزار تا سوال توی ذهنم بود.خیلی ها رو از راهنما م پرسبدم ولی جواب همشون رو یه چیز میگفت.میگفت سامره خدا توی زندگیت کم رنگ شده.تو تسلیم خدا نیستی .اگر تسلیم بودی مسئله به این کوچکی ،تو رو اینقدر داغون نمیکرد.باز هم نفهمیدم چی گفت ،فقط گریه میکردم و میگفتم باید چه کار کنم؟بعد ار اون روز تصمبم گرفتم هر چی که راهنمام میگه بدون چون و چرا بگم چشم.جالبش این بود که راهنمای من میگفت همین ماجرا برای من هم اتفاق افتاده.از فردای اون روز تصمیم گرفتم واقعا تسلیم خدا باشم، بدون هیچ گله و شکایتی.از اون روز خیلی آروم شدم نه این که بگم همه چی تموم شده نه، باز هم یک موقع هایی شیطون میاد و همه چی رو  یادم میندازه.قبلا فکر میکردم خیلی آدم با خدایی هستم.نماز میخوندم ،قرآن میخوندم ،هر روز دعای توسل و عاشوراو......اما هیچ موقع به این موضوع فکر نمیکردم که که خدایا همه اینها یک امتحانه که اگه تسلیم خواست خداوند بودم این قدر داغون نمیشدم.از اون روز یاد گرفتم انعطاف پذیر باشم و این که اگه خدا نخواد هیچ اتفاقی نمی افته و بدون خواست خداوند یک برگ هم از درخت نمی افته. خیلی به خودم اومده و دیدم همیشه از خدا خیلی چیزا، میخواستم اما الان یاد گرفتم همیشه و در هر شرایطی شکرگزار باشم. میگم خدایا به داده و نداده ات شکرو این هارو مدیون راهنمای خوبم هستم و همیشه سعی میکنم او رو الگوی خودم قرار بدم.

نویسنده:سامره همسفرحسن

شرک :سیدی 2

انسان در ابتدا دارای تعادل است اما نقض فرمان میکند تا چیز جدیدی را تجربه نماید.حال در مسائل زناشویی یا مادیات اگر شرک بورزیم به آن جایگاه میرسیم اما کاری از دستمان بر نمیآید .این که حس مالکیت به همسر داشتن و خواسته خود را تحمیل کردن ،شاید با این کار روی همسر خودم سلطه داشته باشیم اما اون عشق و علاقه زلال و یک رابطه دوستانه را هرگز تجربه نخواهیم کرد و از نظر روحی و روانی از هم فاصله زیای خواهیم داشت ولواین که زیر یک سقف زندگی نماییم..........

ادامه نوشته

ماهیت نفس در انسان

در صور آشکار آدمی ،مسائلی وجود دارد که انسان را به کامجویی و کسب لذت سوق می دهد ؛مثل ورزش ،مسائل جنسی ،غذا خوردن ،تنفس هوای تازه و... بسیاری برین باورند که در صور پنهان ،بالاترین لذت ،کسب دانایی و لذت فهم است .فردی که یک مسأله ریاضی پیچیده را حل نموده و یا یک وسیله ی خراب را بازسازی می کند ، این لذت را بخوبی احساس می کند.در زمینه شناخت صور آشکار و فیزیولوژی ،انسان به پیشرفت های چشمگیری دست پیدا کرده است.اما شناخت و آگاهی بر صور پنهان آدمی ،بسیار ناچیز و اندک است.............

ادامه نوشته

باور

باور

باور یعنی به یقین رسیدن و ایمان داشتن.ما انسانها تا زمانی که خودمان را باور نکنیم و به باورهای خودمان ایمان نذاشته باشیم به منظور و هدف خود دست نخواهیم یافت.من به عنوان یک همسفر باید به این باور برسم که اگر در حال حاضر در زندگی با مسئله ای روبرو شده ام حال شاید آن مسئله اعتیاد مسافرم باشد ودر واقع این هم به نوعی یک آزمون الهی است. که با  روبرو شدن با آن ،این من هستم که باید میزان صبر و استقامت من محک زده شود.و دیگر این که چگونه من به این باور برسم که مسافر من یک بیمار است نه یک مجرم.بیماری که هر لحظه ممکن است آنقدر عصبانب و دچار شک و تردید شودکه اختیارش را از دست داده و....حال من به عنوان یک همسفر خوب و دانا باید به این توانایی برسم تا بتوانم همانند یک پرستار که بیمارش را آرام میکند،وی را به آرامش برسانم و باید این باور را در خود تقویت کرده ،تا روزی بیمار من نیز بهبودی خود را بدست آورد.و باید به این باور نیز برسم که با تلاش و کوشش من و توکل به قدرت مطلق روزی همه این سیاهی ها از زندگی ما رخت بر بسته و سپیدی ها نمایان خواهد شد.

نویسنده: لیلا همسفر روح الله

وادی 5 91 سیدی 2

از وادی 1 تا 4 ما روی ساختارهای فکری خودمان کار کردیم.اما در این وادی وارد مرحله عملیاتی میشویم.در واقع از وادی 1 تا 14 مطالب بسیار قابل فهم و روان نیز میباشد و فهم و درک مطالب توانایی وقدرت  به اجرا در آوردن را برای انسان آسان میسازد.که اجرا کردن یا عمل کردن به نوشتارها همان تزکیه و پالایشی است که هر کسی برای بودن در صراط مستقیم ................

 

ادامه نوشته

وادی 5 91 سیدی 1

در واقع اکثر مردم در دنیای ذهنی خود بسر میبرند تا جایی که دچار افسردگی شده و با تفکرات منفی خودشان تا مرز خودکشی نیز پیش میروند.در جهان ذهنی میشه موضوعات متفاوتی را پرورش داد حال چه مثبت و چه منفی .

ادامه نوشته

شرک: سیدی 1

انسان در صورتی میتواند انرژیهایش را متعادل کند و خودش را به سطوح بالاتر برساند واحساس لطیفی  از هستی را تجربه نماید که علم بیاموزد .پیامبر(ص) در این زمینه میفرمایند ز گهواره تا گور دانش بجوی.

حال این سوال پیش میآید که علم چیست؟علم کشف و درک قوانینی است که در درون و بیرون ما جاری است و به راستی و درستی دلالت دارد.ما در جهانبینی باید تفکر درست را پیدا کنیم.در واقع اعتیاد، بیماری و فقر و.............حاصل نمیشود مگر این که پشت آن یک تفکروجود داشته باشد که به درستی و راستی دلالت ندارد.خداوند آیات متعددی را در مورد شرک بیان نموده اند و شرک گناهی است نا بخشودنی.دیگر این که شرک در مقام انسانی بروز پیدا میکندنه حیوانی زیرا این انسان است که خداوند حق انتخاب به او داده است.................

ادامه نوشته