سيدي فلسفه 3
سيدي فلسفه 3
اكثر دانشمندان و بخصوص كتب آسماني راجع به بعد از مرگ مطالبي را بيان نموده اند اما در مورد قبل از تولد بيانات كمتري بيان شده است.در واقع وسعت جهان فيزيكي و صور پنهان آن گستردگي بسيار زيادي دارد كه در تصور انسان نميگنجد.براي مثال خورشيد يك ميليون برابر كره زمين است حال وسعت ساير كهكشانها كه بماند.
اساس جهان بر مبناي تغيير تبديل و ترخيص است.و اين تغييرات در تمام هستي وجود دارد.چه در گياهان و چه در ساير جانوران و يا انسان.
تمام انسانها از همان ابتداي خلقت به نوعي با جهان ماوراء به گونهاي ارتباط داشته اند.قبا يل وحشي ،سرخ پوستها با مراسم آييني خود و هندوها، بودا ، زرتشت ،حضرت موسي ، مسيح ، پيامبران و...بنا بر اين صور پنهان انسان فقط مربوط به اديان نيست بلكه تمام بدويها كه در گذشته زندگي ميكرده اند نيز ارتباط داشته اند.
در واقع تغييرات انسان در كل سيستم صورت ميگيرد.انسان در ابتدا چيز با ارزشي نبوده است بلكه ذره ذره تكامل پيدا كرده است.در كتاب شريف آمده است كه : شما مردگاني بوديد كه خداوند شما را زنده كرده است. يا اوست كه زنده ميكند و اوست كه ميميراند.
مولانا در 800 سال پيش مطالب را در مورد انسان به خوبي باز كرده است.در واقع او با جهان ماوراء ارتباط داشته است در غير اين صورت امكان نداشت كه چنين مطالبي را بتوتند بيان نمايد. بمهندس : به اعتقاد من شمس تبريزي اصلا وجود فيزيكي ندارد.بلكه كاملا يك شخصيت ماورايي است.
مولانا : به معراج بر آييد كه از آل رسوليد رخ ماه ببوسيد كه بر بام بلنديد.
در واقع اگر يك نفر قله اورست را فتح نمايد ديگران هم ميتوانند چنين كنند.رسول خدا به معراج رفت البته به بزرگي و عظمت خودشان ما هم در اندازه كم ميتوانيم دركي از اين قضيه داشته باشيم.
مولانا مراحلي را كه انسان طي ميكند را به خوبي بيان نموده است.
آمده اول به اقليم جماد وز جمادي در نباتي اوفتاد.
اقليم يعني شهر ،ولايت .ما از جهاني ديگر به گونه اي كه در ابتدا يك موج بوده ايم پا به اين جان نهاده ايم.از فشرده شدن امواج است كه ماده بوجود ميآيد.
اگر الكترون و پروتون را بشكافيم به كوآركها ميرسيم كه رشته مانند هستند. اولين عنصري كه از اين امواج ساخته ميشود هيدروژن است كه كروي شكل به نظر ميرسد.اين دايره يك مركز دارد كه 2 ماده پروتون و نوترون بالاي آن روي يك نقطه در حركت هستند ، كه الكترون نام دارد و سازنده هيدروژن است.پس هيدروژن ماده اي است كه يك دانه الكترون دارد، اگر اين نقطه اي كه بالاي دايره در چرخش است بشود 2 تا هليم بوجود خواهد آمد حال اگر تعداد اين نقطه ها به 3 و يا 4 تا برسد چيز ديگري ساخته ميشود مانند آهن ، مس و.....اين دايرها به 8 تا كه برسند دايره ديگري بوجود ميآ يد.تا جايي كه ميرسيم به اورانيوم.حال اگر ما يك كيلو اورانيوم را در يك گاوصندوق قرار بدهيم و بعد از نيم قرن به نيم كيلو تبديل ميشود يعني نيم كيلوي آن تبديل به تشعشع يا موج شده و كم ميشود.پس اول موج بود بعد تبديل به ماده شد ودر ادامه با گذشت زمان مجددا تبديل به موج و ناپديد شده است .انسان هم ماده ايست كه اگر بشكافيم كلسيم ،آهن و ....را داراست .همان طوري كه انسان داراي 2 صور آشكار و پنهان است گياهان و جانوران نيز اين گونه هستند
آنها هم جسم دارند و هم نفس.زماني كه نفس تبديل به گياه شود بوته بياباني شده كه جز خا رچيز ديگري ندارد ،زيرا سا ختاري ندارد بعد از نابود شدن گياه در ظاهر تبديل به خاك ميشود اما به نفس آن اجازه ميدهند برگردد و گياه تازه اي را بسازد كه اين با خار نيست بلكه گياهي است كه گل ميدهد در واقع اين نفس گياه است كه توانايي چنين كاري را پيدا كرده است در سير روند تكاملي خود.حال نفس انسان نيز در حال طي كردن مسير تكاملي خود ميباشد.
ادامه دارد.
يا حق