وادی چهارم 91 سیدی 1
خلاصه مطالب :
در سه وادی گذشته که وادی تفکر بود مشخص شد که بیشترین بار مسئولیت حیات بر عهده خودمان است . ممکن است از زیر بار مسولیت خودمان شانه خالی کنیم و بار مسئولیت خودمان را به صورت حق به جانب به عنوان یک حرکت نمادی و الهی به خداوند واگذار کنیم واز روی تنبلی بخواهیم خداوند مشکلات ما را حل کند . آیا فکر می کنیم خداوند برای این وجود دارد که اگر ما دراثر بی توجهی قرضی بالا آوردیم ، خداوند درب گنجینه غیب خود را بگشاید و به ما بدهد يا اگر بر اثر جرمی به زندان افتادیم ، خداوند ما را نجات دهد ؟!
گویی خداوند و قدرت های مافوق فرمانبرداران ما هستند که از صبح تا شب به آن ها برنامه می دهیم که چه کنند و چه نکنند!
اگر به شانس هم معتقد باشيد ، بازهم ما روی شانس هم نمی توانیم حساب باز کنیم و تنها برروی خودمان و افکار خودمان وبا تلاش و آموزش خودمان حساب می کنیم .
اگر ما تکلیف و وظیفه خودمان را انجام دهیم و آنگاه منتظر مساعدت نیروهای مافوق باشیم ، دست های آسمانی فقط القاء افكار را انجام می دهند و بقيه كارها را خودمان بايد انجام دهيم اما گاهی اوقات از خداوند انتظارات نامعقول داریم و اين به دليل عدم شناخت ما از قدرت مطلق است . خداوند انسان رابر سر دو راهی قرار داد تا خودش با تفکر یکی را انتخاب کند . اعمالی که ما انجام می دهیم ، بر عهده خودمان است .
در اين وادی سعی می شود هسته انسان شكافته شود زيرا اگر ما بخواهيم نيروی قدرت مطلق را بشناسيم ، بايد ار دروازه خود عبور كنيم و خود را بشناسيم .