جناب آقای مهندس دژاکام جلسه را با مطلب:

 ( شفا و دوا شروع کردند که مربوط به اوایل، شروع به کار کردن کنگره 60 بوده است )

ما همه خوب هستیم و سرگرم امورات جاری خود هستیم، با همراهان خود قدری در موضوعات بحث داریم و برای انجام آنها از نیروی الهی یاری طلب می کنیم

توضیحی در مورد یاری طلبیدن از نیروی الهی : کسانی که اعتقاد دارند به این موضوع یاری می طلبند واگر واقعی باشد به آنها یاری میرسد واگر نباشد هیچ ضرری به  آنها نمی رسد واین موضوع بستگی به تفکر واندیشه ما دارد که چگونه این موضوع را درک کنیم. ( نیروی الهی را باور داشتن یک موضوع مفید وثمره بخش است )

نیروی الهی را قبول داشتن برای انسان یک امید است ، انسان نا امید تمام قدرت تفکر واندیشه خود را از دست می دهد.

در مورد وظایف کلی یعنی همان کارهای ما و شما ، می دانیم که با معذورات هم برخورد می نمایید: وقتی ما در حال انجام کاری هستیم با یک سری معذوراتبرخورد می کنیم ،   

( این معذورات می تواند ،اجتماعی باشد ، تعارف باشد ،مشکلات باشد ) وخیلی موضوعات دیگری می تواند در مسیر ما به وجود آید وکار ما را به عقب به اندازد وایجاد مشکل بکند .

اما می دانید که در طلب چه موضوعاتی نهفته است ، ما باید جلو برویم وحرکت کنیم ، زیرا با جلو رفتن ، بندها آرام، آرام باز می شوند و مشکلات حل می شوند و راه هموار و باز می شود.



وقتی ما هدفی داریم و می خواهیم کاری را انجام دهیم و به هدف خود برسیم ،در مسیر خود با مشکلاتی رو به رو می شویم و این نیست که همیشه راه ما هموار و بدونه مشکل باشد .

وقتی سالکی می خواهد کاری را انجام دهد: در اولین مرحله باید       طلب کند و بخواهد،در عین حال وقتی طلب می کند ، باید ، زمان دهد و حرکت کند تا به نتیجه برسد .

وقتی ما حرکت می کنیم و به جلو می رویم ، یکی ، یکی ،گره ها باز می شوند پس ما باید قدم اول را برداریم و در نظر داشته باشیم که قدم های ما باید محکم و استوار باشند تا سفر آغاز شود و مشکلات حل بشوند .

وقتی ما طلب می کنیم باید استوار باشیم چون در هر طلب امکان دادن بهایی هم وجود دارد و به دست آوردن همه چیز مجانی نیست و باید بهای آن پرداخت شود .

اگر قدم های ما استوار و محکم نباشد ما با سستی روبه رو می شویم و نا امید می شویم و به سمت نابودی می رویم .

در مسیر ما همیشه مشکلات وجود دارد و ما باید از تمام نیروهایی که وجود دارند برای حل این مشکلات استفاده کنیم و کمک بگیریم .

هر مشکلی که برای ما پیش می آید ، یک راه و مسیر مخصوص به خود را دارد، امکان دارد برای یک مشکل ، صدها یا هزاران راه وجود داشته باشد و ما باید بدانیم، از کدام راه برای حل مشکل به وجود آمده استفاده کنیم ، به فرض مثال: انسانی که در باتلاق افتاده باشد ، هرچه بیشتر دست و پا بزند بیشتر فرو می رود، پس به این نتیجه میرسیم که در بعضی از مشکلاتی که برای ما پیش می آید نباید ما حرکتی انجام دهیم وچیزی بگوییم باید از راه درست استفاده کنیم امکان دارد با حرف زدن ما و زیادی دست و پا زدن، مشکل ما بدتر بشود و حل نشود و به سمت نابودی برویم.

ما باید برای درمان یک بیمار هرنوع دارویی که مؤثر است پیدا کنیم     (راه حل را پیدا کنیم )

(شفا خانه حتمآ که نباید داروخانه هم باشد ، زیرا شفا را آفریدگار میدهد و دارو را آدمی )

متن بالا یک تمثیل است که ما بفهمیم ، شفا و بهبود مریضی ها دست خداوند می باشد ودارو را آدمی میدهد ، یک برداشت دیگر هم برای رقم زدن این موضوع وجود دارد و آن این است که : مثلآ یک پزشک بسیار حاذق ،بیماری را در مریضی تشخیص می دهد که چی هست وچگونه فعالیتی انجام می دهد ونوع بیماری را مشخص می کند ، ولی دارو را کسی می دهد که اصلآ آشنایی با آن ندارد ، پس کسی که شفا را می دهد بالاتر از کسی هست که دارو را می دهد ومثل فاصله خدا با بنده است که شفا را خدا می دهد و دارو را کس دیگری ، لازم به ذکر است که بدانید که جایی که شفا داده می شود، حتمآ نباید دارویی داده شود وتوقع نداشته باشیم که دارو را هم به ما بدهند ، به فرض مثال در کنگره 60 که بیمارها را شفا می دهند وخوب می شوند ، آیا دارو را هم باید بدهند ؟ جواب خیر است داروی درمان جایی دیگر است و شفا جای دگر ،این دو موضوع یک جا نیستند .

بعضی انسان ها هستند که در مورد موضوع  شفا زود می خواهند که خوب شوند و به نتیجه برسند اما باید دانست  که در مورد همه بیماری ها این چنین نیست و بعضی از بیماری ها زمان بیشتری احتیاج دارد تا به نتیجه برسد و درمان انجام شود .

در کنگره 60 زمان مشخص شده برای درمان بیماری اعتیاد بین 10 تا 11 ماه می باشد و باید این زمان مشخص شده را پشت سر بگذاریم تا درمان شویم وتوقع این را نداشته باشیم که زودتر از این زمان خوب شویم و به درمان برسیم . بعضی بیماری ها هستند که در طول زمان زیادی در ما به وجود آمده اند و باید زمان زیادی برای درمان آنها مصرف شود تا به شفای کامل برسیم . شناخت بر روی نوع شفا موضوع مهمی است ، مثلآ ترک اعتیاد یا درمان اعتیاد،  ترک اعتیاد خیلی سریع اتفاق می افتد ، ولی درمان اعتیاد زمان بیشتری احتیاج دارد ،انتخاب این دو موضوع مهم است وما باید گزینه درست را انتخاب کنیم .

ما در تکامل ها باید قدم برداریم وسرعت لازم را هم داریم  ولی  در جهت استحکام  راهکارها باید به یک سری حرفها گوش بدهیم ، تا     انشا الله منابع را بیابیم .

ما وقتی که قدم بر می داریم و در حل موضوعات و مشکلات  حرکت می کنیم ، باید پایه های آن کار را محکم کنیم ، یعنی از هر قسمتی از مشکلات که عبور کردیم آن قسمت را مستحکم کنیم و استوار نگه  داریم  تا جهش بعدی خوب انجام شود و به نتیجه برسد .

همه ما وظیفه داریم کسانی که در راه تسلیم مواد مخدر هستند را ،راهنمایی کنیم .

اما آنهایی که تسلیم راه درمان می شوند ، باید با تمام نیروها که به وجود می آیند وهم صدای ما می شوند به یاری آنها  برویم ، این موضوع ربط پیدا می کند به زمانی که کنگره تازه شروع به کار کرده بوده است .

ما وظیفه داریم به کسانی که تسلیم راه شده اند کمک کنیم ، به کسانی که تسلیم نشده اند نمی توانیم کمک کنیم.

تفاوت خواستن و تسلیم شدن ، با اجبار وغیره ، بسیار است زیرا وقت و انرژی دیگران برای کسانی مصرف می شود که شایسته آن نیستند.

کسی که می خواهد و تسلیم روش درمان کنگره می شود و اجباری در کار نیست وخودش تسلیم شده است باید به آن کمک کرد ، ولی اگر با اجبار باشد حالا به هر شکلی ، اجبار خانواده باشد یا غیره ... اصلآ به این شخص نمی توان کمک کرد و نباید وقت خود را برای آن مصرف کنید ، و به نتیجه نمی رسید.

شخصی که به کنگره می آید و بعد از دوسال به درمان نرسیده است وهنوز دنباله رو مواد مخدر است ، باید اخراج شود و کسی دیگر وقت برای آن مصرف  نکند که، بیهوده است و جای دیگران که تسلیم شده اند و برای درمان آمده اند را پر کرده است .

با موضوع تست و آزمایشی که جناب آقای مهندس مطرح کرده اند کسانی که بیهوده حضور دارند معلوم می شوند و جا برای کسانی که خواهان هستند باز می شود و به درمان میرسند، تمام راهنما ها  باید  بدانند و آگاه باشند که رهجویی  که تسلیم نیست و سفر خوبی نداشته است را نباید نگهدارند و هیچ دلیلی برای بودن آن رهجو وجود ندارد و حضور آن رهجو به ضرر خود راهنما می شود.

 خداوند انسان هایی را که مخرب هستند و برای دیگران تخریب ایجاد می کنند را به جهنم می برد ، که دیگران بهتر زندگی کنند و آزاد باشند . در جامعه هم موضوع به همین سبک است ، کسانی که خلافکار هستند ودیگران را مورد آزار و اذیت قرار می دهند را باید به زندان انداخت ، تا دیگران آزاد باشند و آسوده زندگی کنند.

همیشه و همه جا محبت وجود دارد ، لاکن حساب و کتابی در کار است ، به فرض مثال شما یک حیوان خانگی دارید و به آن محبت می کنید و نوازشش می کنید و  اهلی است اینجا محبت می کنید ، اما اگر یک حیوان وحشی و درنده در مقابل شما باشد ، نمیتوان به آن محبت کرد ، زیرا اگر مثل آن حیوان خانگی با آن رفتار کنید به شما خسارت وارد می کند و شما را زخمی می کند.

در کنگره 60 هم موضوع محبت به همین شکل است ، اگر کسی دارد برای افراد دیگر مشکل ایجاد می کند یا به شکلی دیگر جای کسی را بیهوده گرفته است نباید به آن محبت کرد و باید آن را اخراج کرد.

برای یاد گرفتن و آموختن هیچ موقع ، زمان و مکان اهمیتی ندارد ، کسی کاری را   میخواهد در راه خدا انجام دهد ، زمان و مکان برای آن فرقی ندارد و آن کار را انجام میدهد. وقتی کسی می خواهد آموزشی ببيند در کنگره 60 اهمیتی ندارد که در کدام شعبه حضور داشته باشد و آموزش خود را می بیند ، در مورد همه انسان ها هم این موضوع وجود دارد و برای آموزش زمان و مکان نباید اهمیت داشته باشد ، باید راه درست را انتخاب کنید و صحیح آموزش ببینید. مطالب با ارزش و قوی را مطالعه کنید ، و از آنها استفاده کنید ، چون مطالب قوی و آموزنده به ما قدرت میدهد واندیشه و تفکر ما را بیدار  می نمایند.

در کنگره 60 منابع آموزشی، از جمله : سی دی های صوتی و مقالات ، وادی ها و جزوه های جهان بینی وجود دارد تا از آنها استفاده کنیم و پایه ها خود را محکم بسازیم و تفکر و اندیشه و آگاهی خود را بالا ببریم.

منبع:نمايندگي اصفهان

وبلژيون آقاي حامد