سيدي بد ل (مهندس دژاكام)
(هر رودي كه در جريان است اين فقط رود نيست كه بايد مراقبت از خود بنمايد در مسير، سنگي يا كلوخي يا هر چيزي كه به فكرت نميگنجد در آن پرتاب مينمايند.)
در اينجا رودخانه را ميتوان تمثيل انسان گرفت.شما داريد توي جاده رانندگي ميكنيد يك مرتبه يه كاميون به شما ميزنه يا يك سنگي به طرف شما پرتاب ميكنند.شما داريد زندگي ميكنيد و از صراط مستقيم هم خارج نميشويد و روي اصول و قوانين هم حركت ميكنيد،ولي هزار تا پارازيت ديگر و هزار مسئله بوجود ميآيد.كه اين در اختيار شما نيست.ما در مطالب مختلف بيان كرديم كه زمائم زندگي دست خودمان است و سرنوشت ها با خواست اشخاص رقم زده ميشود.حال ممكن است سوال كنيد اگر به خواست خودمان بود اصلا من نميخواستم به دنيا بيايم؟در پاسخ ميگوييم شما متوجه نيستيد چون زندگي شما از روز الست رقم زده شده است.ما چه بخواهيم و چه نخواهيم اين پارازيت ها وجود دارند.گر چه براي آنها دقيقا حكمتي است و دليلي وجود دارد.اگر كسي كلوخي به درون رودخانه مي اندازد حتما اين كلوخ بايد انداخته شود.بي علت نيست.اين ما هستيم كه پشت پرده را نميبينيم.به هر حال در مسير زندگي خطر در كمين است.هميشه بايد محتاط باشيم و مسائل را بررسي نمائييم.در برخورد با انسانها نبايد فقط به حرفهاي آنان توجه نمود.حرفهاي آنها را به خوبي بشنويد و در اعماق وجود آنها رسوخ كنيد. از چهره،صورت و بيان آنها عبور كنيد تا ببينيد در درون آنها چه ميگذرد.هيچ زمان خوشحال نباشيد كه كسي براي شما حرفي بياورد در اين صورت مطمئن باشيد كه حرف شما را جايي ديگر خواهد زد.جايگاه بايد محكم باشد تا كسي نتواند به ما آسيب برساند.نبايد اجازه بدهيم هر كسي وارد حريم ما شود.در واقع اين ما هستيم كه اجازه ميدهيم ديگران چگونه با ما برخورد نمايند وچقدر به ما نزديك شوند.بنا بر اين اگر جايگاه مطمئن بسازي كمتر آسيب ميبيني.اگر رودخانه براي خودش يك مسير بتني بسازدكمتر آسيب ميبيند.ما با هم ميجنگيم در ذهن يا در (صورپنهان) چرا درمان اعتياد تا به حال جواب نداده است؟اشكال در اين است كه صور پنهان ناديده گرفته شده است.اعتياد يك بيماري خاص است.جسمي و رواني است.جسمي است چون نا قل هاي عصب( نورو ترانسميتورها ) ارتباطشان را با همه چيز از دست داده و از كنترل خارج شده اند.رواني است زيرا اگر در ناقل هاي عصبي و نورو ترانسميتورهاي ما اختلالي ايجاد شود خودش را به صورت روحي رواني در انسان نشان ميدهد .كسي كه خواب خوبي ندارد و يا افسرده است علت عدم توليد مواد شبه افيوني در بدن اوست.كسي كه يك مرتبه مواد را ترك ميكند بعد ار 2 يا 3 سال نمتيواند كار كند و افكار پريشان و فشار هاي زيادي را متحمل ميشود. اين فرد اگر بخواهد درمان شود بايد انسان و مواد را بشناسد و تخريبهاي مواد را نيز به خوبي بداند در مقوله اعتياد جهان بيني بايد درمان شود كسي ميتواند در جوامع تحول ايجاد كند كه انسان را بشناسد.