عبور از منطقه 60 درجه

 

بهترین راه:همه انسانها تصور میکنند،بهترین راه کوتاهترین راه است.در نتیجه به درستی ویا نا درستی آن،تفکر ندارند،راهی را میروند که زودتر به خواسته های خود  برسند،لذا مشقهایشان همیشه نا تمام و بی محتوا باقی میماند و مجبورند  دوباره بنویسند.غذای نیمه پخته و یا به عبارتی خام قابل خوردن نیست.

سردار

قوانین:

این سفر هر چند گامی کوچک برای مقابله با نیروهای تخریبی و باز دارنده وتحقیقی مستندبرای کاوشگران باشد تا با کامل نمودن این تجربه و تحقیق بیشتر ،از نظر علمی و عملی بر آن بیفزایند،زیرا علمی که تجربه شده باشد سندی بدون نقص خواهد بود.در این مجموعه از قوانینی استفاده شده است که میتوان آنها را قوانین الهی نامید و قابل استفاده برای همه انسانهاست و مانند قوانین فیزیک و ریاضی ثابت هستند.

این قوانین،پل هایی بسیار نیرومند برای اندیشه ما هستند که در طول سفر بیان میشوند و مورد استفاده ما قرار میگیرند.

قانون اول:

 با تفکر ساختارها آغاز میگردد بدون تفکر آنجه هست رو به زوال میرود.

برای پیدا شدن سا بوجود آمدناولین قدم یک فکر یا یک اندیشه است و این اندیشه آغاز خلق کردن است.بنابر این انسانها برای پیدا شدن لازم است تفکر نماسند که در ادامه نیروی القاء و احیاء و تحرک هم موجود میشود.

قانون دوم:

در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست،بلکه توام با رفتن و رسیدن آنرا کامل مینماییند.

به عبارتی فکرخالی کافی نیست،فکر باید یه مرحله ظهور برسد.

 

قانون سوم:

با حرکت راه نمایان میشود.رکود بر هیچ موجودی جایز نیست.


مهندس دژاکام در ربطه بادستور جلسه این هفته وادی 4 میگویند:

وادی اول ، جایگاه تفکر و درست فکر کردن را به ما می آموزد . وادی دوم ، پوچی و ناامیدی که یکی از وحشتناکترین عوامل بازدارنده محسوب می شود را از بین می برد . دقیقاً زمانی که مقدمات حرکت را مهیا می کنیم و منتظریم که دیگران به کمک ما بیایند ، وادی سوم خیالمان را راحت می کند که هیچکس به اندازه خود تو به فکر تو نیست . منتظر کمک دیگران نباش و این بار را خودت به تنهایی بایستی حمل کنی و در نهایت به زمین بگذاری . در این مقطع ، ناخودآگاه به سمت خداوند می رویم و با خود فکر می کنیم حالا که هیچکس به فکر مانیست و کسی به ما کمک نمی کند ، پس خداوند خودش به ما کمک می کند و مشکلات ما را حل می کند.اما بلا فاصله وادی چهارم مطرح میشود در مسائل حیاتی، به خداوند مسئولیت دادن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.

این قانون به ما می فهماند که در مسایل حیاتی ، مسئولیت به عهده خود ماست و خداوند در این خصوص مسئولیتی ندارد . او این مسئولیت را به ما محول کرده است و تمام ابزارها ، اختیار تام ، و توانایی لازم را به ما داده است . خداوند کارش را به بهترین شکل ممکن انجام داده و بقیه امور با ماست

برای درمان اعتیاد ، نه از طرف انسان ها و نه از طرف خداوند ، مسئولیت درمان اعتیاد ما پذیرفته نمی شود . این مسئولیت فقط و فقط به دوش ماست . وقتی از مسایل حیاتی صحبت می شود ، یعنی هر مسئله ای که به زندگی  ما و حیات ما مربوط می شود .
مسایل و مشکلات جسمی و فیزیکی ما ( مثل از کار انداختن سیستم ایکس و یا ورزش نکردن و بیمار شدن ) مسایل کار و زندگی ما ، مشکلات روزمره ما ، مسئولیت های ما ، همه و همه در حیطه مسایل حیاتی ماست . اگر به دلیل جهل و نادانی و خارج شدن از صراط مستقیم ، مصرف مواد مخدر و یا هرچیز دیگری ، گرفتاری ها و مصائبی برای ما به وجود آید ، این ما هستیم که مسئول اصلاح آن ها هستیم نه خداوند . خداوند معجزه و نعمت زندگی ، بودن و حیات را و تمام امکانات آن را به ما داده است . خداوند بهای سنگین و انرژی زیادی را صرف ما کرده است و انسان با پررویی ، این انرژی ها را به باطلاق می ریزد و نابود می کند و جالب اینکه طلب کار هم هست و می خواهد که خداوند مشکلاتش را حل کند. .

وادی سوم و چهارم ، روحیه طلب کاری زمان اعتیاد و مصرف که می توان گفت در مصرف کنندگان مواد مخدر عمومیت دارد را از بین می برند . معمولاً یک مصرف کننده زمانی که می خواهد اقدام به درمان اعتیاد خود کند ، روحیه طلب کاری عجیبی دارد و خیلی جدی متوقع است ، حالا که او می خواهد اعتیادش را درمان کند ، پس زمین و زمان باید به کمک او بیایند و ناز او را بخرند . اما این دو وادی خیال او را راحت می کنند که خبری از این چیزها نیست . خودت هستی و خودت . باید تمام سختی کار را بپذیری . این مشکلات را مردم و خداوند برای تو به وجود نیاورده اند که حالا بخواهند از تو رفع مشکل کنند . خودت مواد مخدر مصرف کردی و به اعتیاد رسیدی ، خودت این مشکلات و گرفتاری ها را به وجود آورده ای و خودت هم باید حل کنی
اگر مصرف کننده مواد مخدر این مسئله را پذیرفت و در مقابل این قانون سر تعظیم فرود آورد و با توان خودش حرکت کرد ، و همه مشکلات را با جان و دل پذیرا شد و منتظر کمک نماند و درمان اعتیادش را در صدر تمام خواسته هایش گذاشت  و به قول معروف برادری خودش را ثابت کرد ، آن گاه نوبت به شعبده بازی عجیب هستی و خلقت می رسد . آن شعبده بازی که بارها نگهبان کنگره 60 به آن اشاره کرده اند .
اگر مصرف کننده مواد مخدر ، سختی ها را پذیرفت و حرکت کرد ، سر از سادگی و شیرینی در می آورد حتی انسانها و خداوند در موارد متعدد به او کمک می کنند و به یاری او می شتابند .
اما این مسئله زمانی اتفاق می افتد که ما با تمام وجود روی توان خودمان حساب و حرکت کنیم ، منتظرکمک نباشیم و بانیروی خود پیش برویم ، آنگاه آنها خواهند آمد ،اما تا زمانی که کاری انجام نداده ایم و حرکتی نکرده ایم و سختی ها را نپذیرفته ایم ، کمکی نخواهد شد، این شعبده بازی بگونه ای نیست که بخواهیم نقش آنرا بازی کنیم و بخواهیم به صورت ظاهری حرکت نماییم و در نهایت باز منتظر کمک خداوند باشیم ، خیر ، سیستم خداوند و روزگار به گونه ای نیست که بتوان برای آن نقش بازی کرد ، بایستی با راستی ، درستی و صداقت تمام ، سختی ها را پذیرفت و طوری حرکت کرد که گویی هیچ وقت کمکی در کار نخواهد بود ، شاید آن روز مشمول رحمت خداوند شویم و اگر آنرا درک کردیم و مجذوب رحمت خداوند شدیم ، به ارتقاء می رسیم . به قول اساتید کنگره 60 وقتی فرمانهای الهی انجام شوند و مشق ها درستنوشته شوند.